۱۳
بچه ها به خاطراین تأخیرطولانی واقعا"عذرمی خوام
۱۳
بچه ها به خاطراین تأخیرطولانی واقعا"عذرمی خوام
۱۲
۱۱
سلام به همگی
به زودی فصل جدید و به این پست اضافه می کنم . . .
ادامه شو به همین پست اضافه کردم
رضوااااااااااااااااااااااان دوو۳۳ ۳۳۳۳ خخخخخ
۱۰
بچه ها عذر می خوام جواب نظرات وندادم و فقط تأیید کردم
۹
بچه ها این چند وقت نت نداشتم به همین خاطر نتونستم پست جدید و بذارم ...
۸
مثل همیشه جزاینکه بگم شرمنده ام حرف دیگه ای نمی تونم بزنم . . .
۷
اینم فصل جدید . داره کم کم قشنگ میشه
۶
سلام بچه ها . خیلی خیلی عذر می خوام ازتون . این فصل زیاد طولانی نیست ولی پست جدید قول میدم طولانی تر باشه ...
۵
شبیه خوابی تو ؛
نزدیک چشم های منی ...
نزدیک ولی دورازدسترس . . .
۴
سلام اینم فصل جدید . . .
۳
عذر می خوام که دیر به دیر می ذارم ... قول میدم تأخیرامو جبران کنم
۲
سلام ... واقعا" شرمنده ام بابت این تأخیر طولانی . . .
سلام به دوستان عزیزم
روح دوست داشتنی
نویسنده : مریم کاربر انجمن نودو هشتیا
" روح دوست داشتنی " عنوان سومین رمان من بعد
از "لحظه های دلواپسی " و ادامه ش که " نیازم به تو " هست ، بالاخره امروز کلید خورد ...
سعی می کنم زود به زود
فصل های جدید رو بذارم ولی اگر احیانا" وقفه افتاد عفو کنید چون مشغلۀ کاری زیادی
دارم ...
امیدوارم خوشتون بیاد
...
لازمه یک توضیحی بدم . بچه ها من داستان رو عامیانه
نقل می کنم مثلا" بجای "صاحبخونه" میگم "صاحابخونه" یا مثلا"به "ملحفه" میگم
"ملافه" که لفظش راحت تر باشه
خلاصه
:
دختری به نام " دُرینه
" پس ازسالها زندگی درخارج به ایران بازمی گرده . او پدرومادرشو ازدست داده
و به خانۀ پدری که قابل سکونت نیست وارد می شه و تصمیم می گیره خونه رو بکوبه و از
نو بسازه . او به مدت یک سال یک خونه باغ قدیمی رو اجاره کرده و دراون سکونت می کنه
, غافل ازاینکه در آن خونه . . .